به گزارش پایگاه خبری دیار مفرغ، رهبران حزب کمونیست چین همین چند روز پیش توسعه لیبرالیسم اقتصادی در این کشور را جشن گرفتند و از فردی مثل کلاوس شاوب آلمانی، مبتکر و مؤسس همایش اقتصادی داووس که آن را نماد سرمایهداری میدانند و شماری از میلیاردرهای چینی تقدیر کردند. این رفتار از سران حزبی که مؤسس آن مائو تسه تونگ با سرمایهداران جز به نفس آتشین اژدهای اعدام انقلابی سخن نمیگفت حقیقتاً شگفتانگیز است.
تناقض مبهوتکننده پرچمداری تجارت آزاد از سوی رهبران یک حزب کمونیست مقتدر پیامی آشکار برای همه دولتمردان و سیاستمداران امروز و فردای جهان دارد: اژدهای زرد در سایه عملگرایی و انعطافپذیری راهبردی رهبرانش، رفتاری کاملاً غیرقابلپیشبینی دارد.
رهبران حزب کمونیست نمونه اعلای عملگرایی و انعطافپذیری راهبردی در جهان سیاست امروز هستند و هرگاه منافعشان در خطر ببینند بدون رحم و بدون وفاداری به پیمان و دوستی اظهارشده راه دیگری خواهند رفت.
با این اوصاف تعامل مفید و مؤثر ایران، بهویژه در موقعیت راهبردی امروزش، با این چشمبادامیهای پیشبینیناپذیر منوط به آن است که همپای آنها واقعبین، عملگرا و از نظر راهبردی انعطافپذیر باشیم.
واقعیت این است ایران برای ادامه مقاومت در برابر آمریکا، به این فرض راهبردی نهچندان اطمینانبخش تکیه کرده است که با کمک تواناییهای نظامی روسیه و تواناییهای اقتصادی چین بهمثابه غولهای شرقی میتوان در برابر توفان آمریکا ایستاد.
برای محک زدن میزان صحت این فرض راهبردی، لااقل در مورد چین، بهترین راه بررسی واقعبینانه و کارشناسانه رفتار این کشور در دوره قبلی تحریمهاست. دوست داشته باشیم یا نه باید قبول کنیم چین نمره خوبی در آزمون قبلی نگرفت و در فرایند صدور قطعنامههای سخت تحریم تا اجرایی شدن مفاد آنها هرگز تعهد به حفظ منافع ایران یکی از معیارهای تصمیمگیری و انتخاب موضع چین نبود. چین، با وجود داشتن حق وتو و وزن و نفوذ سیاسی چشمگیر در صحنه بینالمللی، مانعی برای صدور قطعنامهها نشد و خود را در اجرای آنها مقید نشان داد.
آنچه سیاستمداران این کشور از آن بهعنوان دوستی و همراهی با ایران در دوران قبلی تحریم یاد میکنند در واقع نگهداشتن میلیاردها دلار از منابع ارزی ایران در بانکهای چین و صدور اجازه استفاده از آن منابع برای خرید کالا از این کشور بود. تجار چشمبادامی در سایه این «دوستی سیاسی سخاوتمندانه» دولت کمونیست چین با ایران تحت تحریم، توانستند بازار تجارت خارجی خالی از رقیب ایران را قبضه کنند و بهخوبی نشان دادند در این مسیر آخرین ملاحظهای که ممکن است به آن پایبند باشند تجارت منصفانه و همکاری مولد با شرکای ایرانی است.
چینیها اما در این دوره از تحریمها با شرایط تازهای در حوزه مناسبات این کشور با آمریکا مواجه هستند. ترامپ و تندروهایی که در کاخ سفید گرد او حلقهزدهاند جنگ اقتصادی علیه پکن را با هدف اصلاح نا ترازی تجاری دو کشور یکی از محورهای اصلی راهبرد اقتصاد سیاسی دولت آمریکا قرار دادهاند.
در این هنگامه این نبرد سهمگین که در انتهای راه میتواند به توقف صادرات 450 میلیارد دلاری چین به آمریکا منجر شود معلوم است که آژدها محتاط شده و هرجا بتواند امتیازی کمهزینه، اما دارای ارزش نمایشی به ترامپ خودنما بدهد قطعاً مضایقه نخواهد کرد.
حدس زدن اینکه اهمیت سیاسی دشمنی با ایران برای ترامپ در کنار وزن اندک ایران در سبد تجارت خارجی چین؛ مسئله ایران را برای رهبران فرصتطلب حزب کمونیست تبدیل به یکی از همان امتیازات نمایشی و کمهزینه میکند چندان دشوار نیست. سختگیری بیشتر چین در مناسبات تجاری و بانکی با ایران در هفتهها و ماههای اخیر به شکلهای گوناگون دو پیام به دو سوی جهان است. یک پیام از پکن بهسوی تهران است که در دوره تازه مناقشه با آمریکا حتی بهاندازه دوره قبلی روی چین حساب باز نکنید و یک پیام به واشنگتن است که ما حواسمان جمع است و راه را بر تهران میبندیم. چین در خاورمیانه دنبال شرکای تازهای است که امنیت انرژی این کشور را بهصورت پایدار تأمین کند کشوری که مانند ایران هرازچندگاه صادرات انرژیاش با تحریم مواجه نشود. اژدهای زرد، آمریکا را فیلی دمان میبیند که نباید آن را رماند چرا که ممکن است فیل رمیده مناسبات تجاری ابرقدرتهای دو سوی اقیانوس آرام را که ظاهراً برای طرف چینی خیلی شیرینتر از طرف آمریکایی است زیر ضربه گامهای سنگین و جنونزدهاش ویران کند. ایران با تجارت 30 میلیارد دلاری خود نمیتواند راه چین برای نگهداشت صادرات 400 میلیارد دلاری با آمریکا را ببندد. رهبران حزب کمونیست چین نیز نشان دادهاند اگر لازم باشد حتی متحد قدیمی خود مثل پیونگیانگ را نیز برای حفظ منافع خود بدون پشتوانه میگذارند.
حسین سلاحورزی