معلمی؛ همیشگی ترین عشق
شنبه 15 ارديبهشت 1403 - 08:34:05

فاطمه کردعلیوند -پایگاه خبری دیار مفرغ،دوست دارم امروز دردلنوشته ام بگویم که چقدر به دانستن نیازمندم و شما تنها کسی هستید که می‌توانید دانایی را به من هدیه دهید.

کلاس به واسطه حضور شما متبرک می شود… برترین طواف معلم سعی میان شاگرد و تخته سیاه است و این طواف زیباترین لحظه‌های زندگی‌تان را می سازد.

محراب شما کلاس درس است آنجا که معبدیست راستین برای رسیدن به افق‌های دور خدایی شدن.

معلم ای که نفس‌های شما زندگی‌ام را طراوت می‌بخشد و ساحل نگاهتان دلم را آرامش، حرفهایتان چون جواهر بر صندوقچه ذهنم به یادگار می‌ماند و پرنده ذهنتان نامه‌رسان عشق و محبت است.

ای که صفای روح هستید و صبوریتان به قامت سرو، دلتان به صافی آینه و دستانتان یاری‌گر راه‌های دشوار زندگی‌ام است با چشمانم می‌بینم که چون شمع می‌سوزید و با گوش‌هایم می‌شنوم که صدایتان آرام آرام رسم دوستی را در گوشم زمزمه می‌کند، با قلبم حس می‌کنم که تپش ثانیه‌ها را آرام کرده‌اید، که با گچ و تخته روزهای درس را برایم خاطره‌ای جاودانه می‌کنید.

ای که با خنده‌هایتان کوله باری از غم را از دوشم بر می‌دارید، ای پنجره رو به دریای من، من با دروس شما با راز موفقیت آشنامی‌شوم، با آداب زندگانی انس می‌گیرم و به تماشای بهار می‌رسم.

ای که مهرتان از خورشید تابان هم تابان‌تر است، من با ضرب و حساب شما قضیه تالس را درک می‌کنم و با مساحت و حجم شما زمین را می‌شناسم. دفترچه خاطرات زندگی را با شما شناختم و می‌دانم که با یاد معلم عزیزم آن را به پایان می‌رسانم.

ای که با تمام توانایی‌هایتان تارهای وجودم را به صدا در آوردید و خواندن غزل با خدا بودن را به من آموختید و در سخت ترین لحظات زندگی، سرود سرسبزی را در وجود سرو  سرودید.

کلماتی که بر تخته سیاه می‌نویسی، ابرهای بهاری‌ اند که باران را به تشنگی گلبرگ‌ها مهمان می‌کنند. همه اتفاق‌های تو به گل سرخ می‌رسند. پنجره‌های کلاست را با پروانه‌ها فرش کرده ای و دیوارهای کلاست را با بوسه شاپرک‌ها، کاغذدیواری. نیمکت‌های کلاس، مثل کلام تو هیچ گاه بوی کهنگی نمی‌گیرند. کلاست باغچه ای از گل‌های همیشه بهار است که عطر زندگی را از جانت می‌کنند.

نفس‌هایت رسولان روشنی اند. کلمات تو ساده ترین شکل ترجمه خورشید است؛ وقتی بر روی مستطیل جامانده بر دل دیوار می‌نویسی و نور را نقاشی می‌کنی. گرد گچ‌های سفید که بر شانه‌هایت می‌نشیند، انگار با لبخندی مهربان، دماوند در مقابلمان ایستاده است؛ با همان سربلندی همیشگی.

اگر کسی چروک‌های پیشانی ات را دنبال کند، به رنج باغبانی می‌رسد که سال‌هاست گل‌هایش را از بیم خزان، به بهارهای در راه سپرده است، باغبانی که هر صبح، با لبخندی بی پایان، بهار را به باغش دعوت می‌کند.

همه جاده‌هایی که تو نشان می‌دهی، به «خرد و روشنی» می‌رسند. صدای گام‌هایت، زمزمه محبتی است که پیام آور دنیایی از مهربانی است.

صدایت، قاصدک‌هایی اند که خبر از آینده ای روشن، از روزهای نیامده برایمان می‌آورند. همیشه خستگی‌هایت را پشت لبخندهای ما گم می‌کنی؛ لبخندهایی که بوی افتخار و غرور و سربلندی می‌دهند، لبخندهایی که بوی امید می‌دهند، لبخندهایی که بوی بالندگی می‌دهند. ما ماهیان قرمز کوچکی هستیم که غیر از آب ندیدیم و از هم می‌پرسیم آب را و تو رودی هستی که به اقیانوس‌های دور، پیوندمان می‌دهی و آب را برایمان بخش می‌کنی.

تو ابری؛ جان تشنه کویری ما را از باران دانش سیراب می‌کنی. تو چشمه ای هستی که زلالی را در زیر سایه درخت دانایی، به ما تعارف می‌کنی. تو به ما یاد می‌دهی تا مثل همه پرنده‌ها پرواز کنیم و یادمان می‌دهی که خویش را به خداوند برسانیم؛ مثل تمام آه‌هایی که از دل‌های سوخته می‌آید. وقتی که مثل همیشه آرام آرام شروع می‌کنی به صحبت کردن، انگار قناری‌های مست، دارند بهار را آواز می‌کنند! دست‌های گرمت را می‌فشاریم که گرم‌ترین دست دوستی‌هاست.

آب حیات، همین کلماتی اند که تو به ما می‌آموزی، بی آنکه چشم طمعی داشته باشی؛ تنها لبخند ما کافیست. کلماتی که تو می‌آموزی، هیچ گاه فراموش نخواهیم کرد. ما درس چگونه زندگی کردن را از تو آموخته ایم و تمام دار و ندارمان، کوله باریست از آموخته‌های تو که سال‌ها پیش از مسافر شدن، در دست‌هایمان نهادی تا سربلند به مقصد برسیم.

همیشه دلگرممان کردی تا جاده‌های پرپیچ و خم زندگی را با امیدواری طی کنیم. حالا که باغچه زیبایت به بار نشسته، بخند؛ بخند مثل همیشه، تا ما همه خستگی راه را فراموش کنیم. بخند، زیبا بخند! بهار جاودانه گل‌هایی که تو پرورش دادی مبارک باغبان؛ خسته نباشی!

ای ساحل در سکوت مانده پرهیاهو، ای معلم عزیزم! می‌دانم گوشه‌ای از سخنان گهربارتان را با هدیه کوچک دلنوشته ام تبریک روز معلم جبران نمی‌توانم بکنم اما از اعماق وجودم از ته قلبم می‌گویم: دوستتان دارم.


http://diarmafrag.ir/fa/News/14005/معلمی؛-همیشگی-ترین-عشق
بستن   چاپ